فیسبوک و مایکروسافت برای کشیدن سریعترین کابل اینترنتی زیردریایی جهان با یکدیگر همکاری میکنند
شرکتهای فیسبوک و مایکروسافت در حال کشیدن یک کابل بزرگ در امتداد بخش میانی اقیانوس اطلس هستند. این کابل عظیم زیر آب که MAREA (کلمه اسپانیایی برای جذرو مد) نام گرفته است از ایالت ویرجینیای آمریکا تا شهر بیلبائوی اسپانیا کشیده می شود و به انتقال دادهها از بین مسیری به طول 6 هزار کیلومتر در […]
شرکتهای فیسبوک و مایکروسافت در حال کشیدن یک کابل بزرگ در امتداد بخش میانی اقیانوس اطلس هستند. این کابل عظیم زیر آب که MAREA (کلمه اسپانیایی برای جذرو مد) نام گرفته است از ایالت ویرجینیای آمریکا تا شهر بیلبائوی اسپانیا کشیده می شود و به انتقال دادهها از بین مسیری به طول 6 هزار کیلومتر در زیر آبهای اقیانوس میپردازد. با فراهمسازی پهنای باندی برابر با حداکثر 160 ترابیت در هر ثانیه (چیزی 16 میلیون برابر پهناباند اینترنت خانگی شما) این کابل به این دو غول دنیای فنآوری اجازه میدهد که به شکل موثرتری مقادیر عظیم اطلاعات را بین مراکز متعدد دادههای کامپیوتری و قطبهای شبکهای، که پشتیبان خدمات محبوب آنلاین آنها هستند، جابجا کنند.
Najam Ahmad معاون رئیس مهندسی شبکه فیسبوک میگوید: “اگر نگاهی به سیستمهای کابلکشی در امتداد اقیانوس اطلس داشته باشید، اکثریت آن جایی در شمال شرقی خواهد بود. چنین چیزی در اختیار ما گزینههای متعددتری قرار میدهد.”
این پروژه به شکل وسیعی شبکههای کامپیوتری که حالا توسط این غولهای دنیای اینترنت ساخته شده را افزایش میدهد و آنها نقش سنتی که توسط شرکتهای مخابراتی بازی میشده است را به خود میگیرند. گوگل بر روی دو کابلکشی زیر دریا سرمایهگذاری کرده، یکی که از ساحل غربی ایالات متحده به ژاپن کشیده میشود و دیگری آمریکا را به برزیل متصل میکند، در همین حین این شرکت بر روی یک شبکه از کابلهای دیگر نیز هزینه کرده که قسمتهای مختلف آسیا را با هم مرتبط میکند. در عوض پرداخت هزینه برای استفاده از کابلهای کشیده زیر دریا و اتصالات زمینی توسط شرکتهای مخابراتی، شرکتهایی نظیر گوگل، فیسبوک و مایکروسافت حالا در حال ساخت زیرساختهای خود هم بر روی زمین و هم در امتداد دریاها هستند.
این حقیقت که این غولهای دنیای اینترنت در حال کشیدن کابلهای خودشان به هزینهی خودشان-هستند نشان از فقط میزان دادههایی دارد که این شرکتهای مهم باید جابجا کنند. خدماتی که آنها ارائه میدهند را در نظر بگیرید: گوگل موتور جستجوی حماسیاش، جیمیل، Google Docs، نقشههای گوگل و بسیاری سرویسهای دیگر را کنترل میکند. مایکروسافت ارائهدهندهی سرویس جستجوی بینگ، Office365 و خدمات ابری Azureاش است. فیسبوک از طرف دیگر شبکهی اجتماعی خود را در کنار فیسبوک مسنجر، واتسآپ و اینستاگرام در اختیار دارد. دادههایی که توسط این چند غول اندک دنیای آنلاین جابجا میشود حالا در مقایسه با اکثریت شرکتهای دیگر بسیار بیشتر است، به نحوی که طبق گفتهی شرکت تحقیقات مخابراتی Telegeography، بیش از دو سوم دادههای دیجیتالی که در امتداد اقیانوس اطلس جابجا میشوند در رابطه با شبکههای خصوصی هستند، یعنی شبکههایی که توسط شرکتهایی نظیر گوگل، مایکروسافت و فیسبوک اداره میشوند. این شرکت میگوید چنین مقداری در چند سال قبل تنها 10 درصد بوده، در نتیجه به شکل فوقالعادهای این درصد تغییر کرده است.
این شرکتها با توجه به دادههای زیادی که در بین سیستمهای آنها در جریان است، در حال تلاش برای ساخت زیر ساختار جدیدی هستند. فیسبوک علاوه بر ساخت کابلی از آن خود در زیر دریا در حال خرید چیزی است که “فیبر تیره” –کابلهای زمینی استفاده نشده- نامیده میشود تا به واسطهی آن بتواند نحوهی انتقال دادههایش را از مکانی به مکان دیگر و به شکل موثرتری را کنترل کند. طبق گفتهی Najam Ahmad، فیسبوک تازه در حال استفاده از فیبر تیره “تقریبا در هرجایی” است، چون این شرکت شبکهی خود را به مناطق جدید جغرافیایی توسعه میدهد. و چنین چیزی یقینا در رابطه با مایکروسافت و گوگل هم صدق پیدا میکند.
مایکل مورفی، رییس و مدیر ارشد شرکت مشاور مخابراتی NEF میگوید “ما کم کم شاهد این هستیم که تعداد بیشتری از فراهمکنندگان محتوای اینترنتی به دنبال ساخت شبکههای خودشان هستند – چه در حال پرداخت هزینه برای فیبر تیره باشند یا کابلکشیهای خودشان را برای ساخت مسیرهای جدید انجام دهند. به هرحال چنین اقداماتی منطقی است.”
اقدام به تنهایی
در گذشته فیسبوک به انجمنهایی پیوست که به مدیریت کابلهای سایرین زیر دریا میپردازند (گروههایی که از شرکتهای مخابراتی شکل گرفتهاند) ولی این پروژه متفاوت است. در عضو اجازه دادن به یک گروه برای ساخت و کنترل کابل (یعنی در عوض به اشتراکگذاری خطوط با سایرین) این شرکت در حال کشیدن خطوط اختصاصی خودش و دارای قدرت استفاده از آنها هر زمانی که مناسب باشد، است. در پایان، این چنین چیزی به فیسبوک اجازه میدهد که امپراتوری خود را در دنیای آنلاین به نسبت گذشته سریعتر توسعه دهد. احمد میگوید “مدل انجمنی به نسبت چیزی که ما دوست داریم عملکرد بسیار آهستهتری دارد.”
تا حد زیادی قضیه در رابطه با مایکروسافت هم همین است. با این وجود، این دو غول دنیای اینترنت صنعت مخابراتی را به کل رها نمیکنند. این دو شریک دیگری را با خود همراه کردهاند یعنی Telxius، یک زیر بخش از شرکت مخابراتی اسپانیایی Telefónica. Telxius نقش کنترل بر کابل را بر عهده داشته و خدمات مایکروسافت و فیسبوک اکثریت پهناباند آن را تامین میکنند. ولی Telxius مقداری از ظرفیت آن را به سایر کشورهای مورد نیاز خواهد فروخت.
محل این کابل نیز در راستای نیازهای خاص فیسبوک و مایکروسافت است. هزاران کابل زیر دریا آمریکای شمالی را به اروپا متصل میکنند، ولی سر منشاء آنها معمولا از ایالات ویرجینیا نیست. حتی گرچه ویرجینیای شمالی سالیان سال قطب مهمی برای مراکز دادههای اینترنتی بوده، از جمله تسهیلات استفاده شده توسط فیسبوک و همچنین مراکز اختصاص دادههای ساخته شده توسط آمازون و مایکروسافت، ولی خود این دادهها معمولا از بین کابلهایی در گردش بوده است که در منطقهی نیویورک خوابانده شده بودند. با کابل MAREA، فیسبوک قادر به انتقال موثرتر اطلاعات نه تنها از تسهیلاتی که در ویرجینیا دارد خواهد بود بلکه امکان این انتقال از مراکز دادههای این شرکت در کارولینای شمالی نیز وجود خواهد داشت.
مورفی میگوید ” داشتن ارتباطی مستقیم از ویرجینیا وقفه را کاهش میدهد – منظور زمانی است که طول میکشد دادهها از مراکز دادهها به مقاصد نهایی خود برسند. و چنین چیزی باعث بالا بردن کیفیت خدمات میشود.” سایر شرکتها در حال برنامهریزی برای کابلکشی در همین منطقه هستند، ولی MAREA به احتمال زیاد اولین خواهد بود. ساخت آن قرار است از ماه شهریور شروع شود و انتظار میرود که در ماه مهر 1396 به پایان برسد.
برقراری ارتباط به شیوهی خاص خود
احمد میگوید که این کابل در ارتباط با شهر بیلبائوی اسپانیا مسیر موثرتری نه تنها به اروپا بلکه به آفریقا، خاورمیانه و حتی آسیا، فراهم میکند. تمامی این مناطق جغرافیایی روز به روز برای فیسبوک و سایر غولهای دنیای اینترنتی مهمتر میشوند چون آنها به دنبال مخاطبین و منابع جدید درآمد هستند. شبکهی اجتماعی فیسبوک با در اختیار داشتن بیش از 1.5 میلیارد کاربر، بازارهای اروپا و آمریکا را اشباع کرده و حالا این شرکت باید تمرکز بر جبهههای درآمدزایی جدیدی داشته باشد و از بسیاری از جهات، این چنین چیزی شامل ساخت زیرساخت جدید نیز میشود.
این پروژه، شبکههای کامپیوتری متعدد و روزافزونی که توسط این شرکتهای مهم کامپیوتری ساخته میشود را توسعه میدهد.
فیسبوک همچنین در حال کار برای ساخت همه نوع سختافزار جدید است که به شکل سریعتری اینترنت را به قسمتهایی از جهان برساند که از آن بهره نمیبرند، این اقدامات از قالب کارهایی نظیر ساخت هواپیماهای بدون سرنشینی که در ارتفاعات بالایی پرواز میکنند و از نیروی خورشیدی بهره میبرند میشود تا ساخت نسل جدیدی از آنتنهای بیسیم. در عوض تکیهی محض بر شرکتهای مخابراتی و سازندگان تجهیزات مخابراتی، این شرکت در حال ساخت سختافزار خودش است. این شرکت این امید را نیز دارد که این تجهیزات را به بازار رسانده و به دنبال آن قصد ارائه دادن منبع طراحیها به صورت باز و به اشتراکگذاری رایگان آن با سایر جهان را نیز دارد.
چنین عمل مشابهی در سطح کابلهای زیر دریا نیز در حال انجام است. در عوض استفاده از چیزی که شرکتهای مخابراتی ارائه میدهند، این شرکت تجهیزات خودش را دارد میسازد. و یک جنبهی کلیدی از این پروژه این است که به دنبال آن این شرکت هر تجهیزاتی را بخواهد به کابل میزد. چنین چیزی ضرورتا به دنبال استفاده از مدل انجمنی صدق پیدا نمیکند. احمد در این رابطه میگوید “در اختیار شما هر سیستمی قرار میگیرد که در ابتدا ساخته شده بوده است. و اگر قرار به آپگریدی باشد، تمامی اعضای عضو انجمن باید با این امر موافقت کنند، پروژهی MAREA باعث میشود ما بر روی سرنوشتی که داریم کنترل بیشتری داشته باشیم.”
شرکتهای مخابراتی واقعی
به طریقی، این اقدامات به بازاری کشانده میشود که زمانی توسط شرکتهای بزرگ مخابراتی کنترل میشده است. مورفی میگوید “اوضاع جالب میشود. چه کسی فراهمکنندهی واقعی خدمات مخابراتی است؟ این کارها قسمتی از فعالیت تجاری آنها را از بین میبرد.”
مورفی این تغییر را با نحوهی به دست آوردن کنترل بیشتر و بیشتر آمازون بر روی زیرساختار مورد نیاز برای ارسال بستههای فیزیکی از مکانی به مکان دیگر مقایسه میکند، به نحوی که این شرکت مراکز توزیع بستههای پستی خودش را ساخت، ناوگان خودروهای پستی خودش را راهاندازی کرد و حتی احتمال تحویل بستهها از طریق هواپیمای بدون سرنشین را دارد بررسی میکند. مورفی میگوید “این حرکت در فضای دادهها نیز به یک شکل است، جایی که شرکتها به وسعتی میرسند که مدیریت ترافیکشان توسط خودشان منطقی است.”
ولی همچنین باید اشاره کرد که فیسبوکها و گوگلها و مایکروسافتها فعالیت فعلی شرکتهای مخابراتی از آنها نمیگیرند بلکه تنها فعالیت تجاری بالقوهای را در اختیار میگیرند.
Stronge از شرکت Telegeography میگوید “معنای این کارها این است که شرکتهای مخابراتی تا حدی مقدار کمی از ترافیک فراهمکنندهی محتوا را به نسبت گذشته حمل میکنند، ولی مقدار زیادی از این ظرفیت حتی در چند سال گذشته وجود نداشته است.”
زمانی که در نظر بگیرید حتی این غولهای دنیای اینترنت در حال استفاده از فیبرهای تیره خودشان بر روی زمین هستند، نتیجه این است که آنها بیشتر و بیشتر دارند سرنوشت خودشان را در دست میگیرند. همانطور که مورفی اشاره میکند، اگر آنها زیر دین و منت شرکتهای مخابراتی نباشند، در نتیجه اسیر افکار ناگهانی و قیمتهای آنها و یا هر گونه نزاعی در رابطه با بیطرفی نت (Net neutrality) (یا بیطرفی شبکه اصلی است مبنی بر این که رسانندههای خدمات اینترنتی و دولتها باید با همهی انواع داده در اینترنت به نحو یکسان رفتار کنند، بر اساس کاربر، محتوا، سایت، پلتفرم، اپلیکیشن، نوع ابزار الصاق شده یا نحوهی مخابرات تبعیض قائل نشوند یا بهای متفاوت مطالبه نکنند.) نخواهند شد.
گوگل با داشتن بخش Fiber خود، حتی تا جایی پیش رفته است که خودش تبدیل به یک ارائهدهندهی خدمات اینترنتی شده و در حال کشیدن خطوط اینترنت بیشتری به تمامی خانههای شهروندان آمریکایی است. معنای آن این است که این شرکت به طور بالقوه طول و وسعت شبکه، از شما به مراکز دادههای متعددش در بسیاری از قسمتهای جهانی، و دوباره برگشت به محل آغازین، را کنترل میکند. گوگل کاملا کل مسیر را از مراکز دادههای خود به در خانههای افراد کنترل نمیکند، ولی این مسیری است که در پیش گرفته و باید گفت شرکتهای فیسبوک و مایکروسافت نیز در حال انجام اقدام مشابهی هستند.
پیشنهاد ویژه : قیمت ارز دیجیتال |
پیشنهاد ویژه : سرور HP |
پیشنهاد ویژه : تعمیر کامپیوتر تهران |
پیشنهاد ویژه : ترجمه رسمی آلمانی |
پیشنهاد ویژه |
پیشنهاد ویژه |
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰